درد مشترک (غزل)
مثل یک صبح سرد پاییزی آسمان دلم پر از ابر است
گاه بیاختیار میگریم، خندهی گاه گاهم از جبر است
با پریهای دامنم رفتند آرزوهای پرپرم بر باد...
گل پژمردهای شدم که فقط لایق سنگ سرد یک قبر است
گله از من نکن اگر شبها سر کشیدم به خوابهای خوشت
بهترین مردها نمیفهمند زن عاشق چقدر کمصبر است
بین ما -دختران حوا- عشق از ازل درد مشترک بودهست
حرف «عاشق» که میشود دیگر نه مسلمان منم، نه او گبر است
من غزلهام پختهتر شدهاند، تا تو چشمت گرسنهتر بشود
قصهها را مگر نمیخوانی؟ سرنوشت غزالها ببر است
*
برگ پاییزم و زمینگیرم، روح بادی و آسمانپیما
در تن من حلول کن، شاید زیر پا ماندهی تو یک شب رست...
آبانماه ۸۷- تهران
قصهها را مگر نمیخوانی؟ سرنوشت غزالها ببر است عالی بود ولی سرنوشت ببرها چیست؟؟
سلام . دست شما درست.
بهترین مردها نمیفهمند زن عاشق چقدر کمصبر است... خیلی زیباست![گل]
سلام مژگان جان .. یه وقت به من سر نزنی ها........ به روزم با غزلی
سلام دوست عزيز با فراخوان دومين جشنواره سراسری شعر خط سوم در خدمتتان هستيم. منتظر دريافت آثار شما می مانيم. سپاسگزار خواهيم بود به اطلاع ساير دوستان و محافل ادبی شهرستان محل اقامت خود نيز برسانيد. با سپاس دبيرخانه جشنواره سراسری شعر خط سوم
سلام خانم عباسلو خوشحالم که باهاتون اشناشدم کارهاتون خیلی احساسی ودل نشین هست وزیبا به دل می نشیند وملایم است من هم می نویسم اما بیشتر نو می نویسم خوشحال میشم بهم سر بزنید ونظرتان را مرقوم بفرمائید منتظر تشریف فرمائی شما هستم [ماچ][ماچ][ماچ]
سلام همه چیز وبلاگتون خوبه من از کلمه مژگان وموسیقی ونوع نوشتن نستعلیق خوشم میاد وخوشوقتم که باشما آشنا شدم من اضافه تون می کنم اجازه هست
سلام بر تو که هم طبیب روحی وهم طبیب جسم.این نعمت را به هر کسی نمی بخشند.روی ماهت را می بوسم.
سلام بر تو که هم طبیب روحی وهم طبیب جسم.این نعمت را به هر کسی نمی بخشند.روی ماهت را می بوسم.
سلام خانم دکتر راست گفته اند ای خواجه درد نیست وگرنه طبیب هست.شاعر بمانید الهی